۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

حالِ این روزهام خوب نیست، پا و کمرم درد میکنه که فکر می‌کنم به دلیلِ کارِ سخت، استرسِ زیاد و کوله‌کشی‌ سنگین باشه. درد به قدری شدیده که نمیتونم رو تخت بخوابم!

 یه روز صبح سرِ رام رفتم موهام رو کوتاه کردم، یه مدلی‌ که وقتی‌ از آرایشگاه اومدم بیرون، خودم خنده‌م گرفته بود که شبیه هیچ کس نبودم. ساده، یه دست، چتریِ کوتاه، مدلِ خیلی‌ قدیمی‌ شاید. بی‌فکر این کار رو کردم، چون حالم خوب نیست! 
خوبه که این یه مشت مو رو سرم هست که هر بار هر جا کم می‌آرم میرم سراغش. دلم میخواست بتراشمش. حس می‌کردم که اگر این کار رو کنم مثلِ سوپاپِ زودپز هر چی‌ استرس و دردی که تحمل کردم از سرم میزنه بیرون. حیف که آخرِ تابستونه، اگر اوّل یا حتی اواسطِ تابستون بود این کار رو می‌کردم.





هیچ نظری موجود نیست: