۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

- تو به آژانس فضاییِ ژاپن چه کار داری؟ بشین تزت رو بنویس و تموم کن! مینی‌پروژه رو به کجا رسوندی؟ مقاله چی‌ شد؟
اینها رو "ر" میگه در جواب چه کردی این مدت؟ تو راهرو به هم برخوردیم، تازه از ایران برگشته خوب و سرحال
میگم من کار ندارم، JAXA میخواد ۲۰۱۳ ماهواره بفرسته فضا و برایِ اینکه از اکتبرِ آینده بتونیم به تصاویرشون دسترسی‌ داشته باشیم باید پروپزال بفرستیم که در صورتِ تأیید این حق رو داشته باشیم. تازه ممکنه به عمرِ تحصیل من قد نده! همون حکایتِ دیگران کاشتند و این حرفها....

والله تصاویرِ SMOS رو هنوز ندارم دیگه از خودم حتی خجالت می‌کشم اینجا بنویسم، همه تز‌ به اون بستگی داره، چند بار ایمیل، تلفن، جلسه تلفنی داشتیم، مثلِ قطره‌چکون با هر بار تماس تصاویرِ یک ماه رو می‌فرستند، میدونم کارِ سخت و زمان‌بری هست... به مونیک میگم یه بار دیگه تماس بگیریم، در جواب با یه لحنِ تند میگه فعلا مینی‌پروژه و مقاله رو تموم کن.

-ساعت حدودِ ۸ شبه که از دفترِ مونیک اومدم بیرون و تو راهرو هستم و دیگه رسیدم به درِ خروجی و هنوز صداش رو می‌-شنوم   Merci bien Parvin, merci beaucoup ha, pour la proposition (مرسی‌ پروین، خیلی‌ ممنون ها، به خاطرِ پروپزال).  کارِ خارج از برنامه است، خیلی‌ وقت گرفت، اگر غیر از این بود انقدر تشکر نمیکرد و خودش در آخرین لحظه رسید بخونه! 


برایِکایل و استفان ایمیل کردیم  که نظرشون رو بدونیم و اینکه اسمِ اونها هم پایِ این هست، کایل برخلافِ همیشه بلافاصله جواب داد که کارِ خوبی‌ کردید، فرصت نمیکنم بخونم ولی‌ خودم دارم فردا یا پس‌فردا میرم ژاپن برایِ شرکت در کنفرانس ALOS2  (یعنی‌ مربوط به همین پروژه که ما پروپزال فرستادیم) و اسمِ شما رو هم تو فلان چیز ضمیمه می‌کنم، این شما حتما شاملِ مونیک میشه و استفان، من؟!! فکر نمیکنم، شاید.
استفان هم که راحت چند روز بعد جواب داد و گفت فرصت ندارم بخونم ولی‌ مرسی‌ کارِ خوبی‌ کردید که اسمِ من رو هم نوشتید!

مونیک ایمیل زده سریع گزارشِ فلان رو بنویس و رو سایتِ مناطقِ شمالی‌ بگذار، قبل از فرستادن برایِ من بفرست که چک کنم. ضمنا، فرم‌هایِ درخواستِ بورسِ PFSN سالِ بعد رو هم پر کن، طوری که برنده بشی‌!.. اگر باز برنده بشم میشه سومین بار. انجام دادم و فرستادم، بیش از یک هفته منتظرِ امضاش موندم، در آخرین لحظه دوباره میگه چی‌ شد؟! میگم فرستادم، سرش شلوغه میفهمم، باید بفهمم. در آخرین دقیقه می‌فرسته.

یه بورسِ خوبی‌ هست برایِ گذروندنِ یه دوره کارآموزی اینترنشنال، که حداقل دوماهه و حداکثر یک‌سال تو یک دانشگاه و یا لابراتورِ دیگه. شرایطش رو دارم، فرمهاش رو پر کردم، سالِ پیش انقدر کایل جواب نداد که مهلتش تموم شد. سرش شلوغه، میفهمم! 

برایِ امسال از مونیک خواستم یه ایمیل به زنه به Adriano Camps که برم اونجا و تو لابراتوارش و یک دوره رو آنالیز و تحلیلِ تصاویرِ SMOS بگذرونم، خیلی‌ عالی‌ میشه، ضمنِ اینکه دلم میخواد مدتی‌ جایِ تازه باشم یه محیطِ دیگه. هر بار بهش گوشزد می‌کنم، فرصتِ زیادی نمونده، یه ایمیلِ دوخطی‌... اوایل میگفت باشه الان کار دارم با هم حرف می‌زنیم، این یکی‌ دو بارِ آخر گفت حالا تو مینی‌پروژه و مقاله رو تموم کن! ولی‌ من می‌خوام که تو کنکورِ این بورس شرکت کنم، شرایطش رو دارم فقط به همین ایمیل بستگی داره  و البته جوابِ  Adriano. خب حق داره، سرش شلوغه، میفهمم! 

هیچ نظری موجود نیست: