بعد از معاینه اپتومتریست که یک خانمِ جوونه به اسمِ ایزابل، چند لحظه تو اتاق انتظار منتظرِ دکتر میشینم که
خیلی زود میاد و میگه مادام پروین و بعد خودش رو معرفی میکنه و دست میده
در حالیکه پرونده من که یه پوشه آبی رنگه تو دستِ چپشه. بعد از کلی
معاینه و توضیحات برمیگرده میگه چیزی نیست جز اینکه چشماتون خسته است و باید
عینک بزنید! نگاش میکنم همونطور که توضیح میده، دلم میخواد بگم که خودم هم خستهام آقایِ دکتر، خیلی هم خستهام، برای این چه پیشنهادی دارید؟!
دکتر توصیه میکنه که حتما عینک آفتابی هم استفاده کنم، این روزها خیلی به این مسئله تمایلی ندارم، حتی با این آفتابِ سوزانِ کبک البته تو روزهایِ آفتابیش، که این رو هم پیشنهاد میده با مشورتِ ایزابل انتخاب کنم.
با ایزابل، عینک انتخاب میکنیم، خیلی گرونه، هر دو عینک با هم حدودا ۱۰۰۰$ میشه، ولی نمیگیرم تا با بیمه صحبت کنم که چقدرش رو میپردازند، خوبیش اینه که مالیات (Tax) نمیگیره!
دکتر توصیه میکنه که حتما عینک آفتابی هم استفاده کنم، این روزها خیلی به این مسئله تمایلی ندارم، حتی با این آفتابِ سوزانِ کبک البته تو روزهایِ آفتابیش، که این رو هم پیشنهاد میده با مشورتِ ایزابل انتخاب کنم.
با ایزابل، عینک انتخاب میکنیم، خیلی گرونه، هر دو عینک با هم حدودا ۱۰۰۰$ میشه، ولی نمیگیرم تا با بیمه صحبت کنم که چقدرش رو میپردازند، خوبیش اینه که مالیات (Tax) نمیگیره!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر