۱۳۹۰ اسفند ۲۵, پنجشنبه

فیلمِ "هوگو" رو دیدم، خوب بود، یه جاهاییش یادِ فیلمِ الیور توئیست میفتادم ، صنمی نداشت ولی‌ خب... فیلم سه‌بعدی بود و من تو فضای دو‌بعدیِ لپتاپ دیدم، تجربه‌ای بود برایِ خودش!
چشم‌هایِ آبی طوسی و نگاهِ فکور و پرسشگرِ هوگو ، نگاهِ الناز رو به یادم میاورد ‌

فیلمِ ایرانیِ "یکی‌ از ما دونفر" کارِ "تهمینه میلانی" با بازیِ "بهرام رادان" رو هم دیدم، دوبار هم دیدمش، پشتِ سرِ هم! بیشتر یه روایته، روایتِ یک واقعیت و حکایتِ بی‌شمار "دن ژوان" ایرانیه که متوهمند، و بادکنکی هستند از تعریفِ دخترهایِ سهل الوصول و رنگارنگ دوروبرشون، و بهترین تخصصشون تحقیر و توهینِ دیگرانه مخصوصاً آدمهایِ با اصول و پرنسیب.

یک بار همون سالها ازش پرسیدم نظرت راجع به زن چیه؟ میگفت مثلِ آدامس می‌مونند! بدون اینکه حتی بگه بعضیهاشون یا بلانسبت (که اون هم خودش ایراد داشت اگر میگفت )...روشنفکر بود، و بسیار جنتلمن و امروزی، ظاهر و شرایطِ مالی‌ و اجتماعی هم که بیست... میگفت تنها نیستم، مثلِ چی‌ دختر از سر و کولم بالا میره، از هر سنّ، رنگ و طبقه‌ای که بخوای! بهش گفتم: این یعنی خودِ تنهایی!

هیچ نظری موجود نیست: