بعد از مدتها دیروز یه فیلم خوب ایرونی دیدم، طلا و مس! مدتهاست که هر فیلم ایرونی دانلود میکنم چند دقیقه ش رو بیشتر نمیبینم یا اینکه با چند بار وقفه دادن به فیلم تا آخرش رو میبینم ولی این فیلم رو خیلی دوست داشتم، خیلی....
راستش از صبح سرحال نبودم و دانشگاه هم نرفتم و موندم خونه، همینجا کارم رو انجام دادم. دم غروبی خیلی دلم گرفته بود، یه دوری زدم تو سایت و چشمم خورد به این فیلم، تعریفش رو شنیده بودم، دانلود کردم و دیدمش ... یه دل سیر گریه کردم، ایریس نگران شده بود گریه من رو ندیده تا حالا،اومده دستش رو گذاشته رو شونه من و میگه اوه اوه، چی شده؟ تو خسته ای..... فیلم رو دوست داشتم، عاشقانه ش رو هم دوست داشتم... و چقدر قشنگ این اخلاق گند ما ایرانیها رو نشون داده بود که هر کسی مثل ما نباشه رو تحقیر میکنیم، مذهبی باشیم، غیر مذهبیها رو و به اصطلاح خودمون امروزی و مدرن باشیم هر کی که ریش و چادر داشته باشه، فرقی هم نداره کجا زندگی میکنیم، تو چه مقطعی هستیم و موقعیت اجتماعیمون چیه، یاد نگرفتیم که خود هر آدمی رو ببینیم، ظاهر رو می بینیم، همین و بس.... یاد نگرفتیم تفاوتها رو بپذیریم و با آرامش در کنار هم زندگی کنیم....فیلم رو دوست داشتم با همه تلخی که داشت!
بعدش هم حاضر شدم و رفتم مهمونی عید انجمن ایرانیهای دانشگاه لاوال که خیلی خوب بود، ایرانیهای جدید زیاد بودند، از بچههای دوره ما خیلی کسی نبود، خدا رو شکر که دو تا از بچههای قدیدمی از مونترال اومده بودند، در کلّ شب خوبی بود و خوش گذشت
۲ نظر:
فیلم خیلی خوبیه و پارسال که دیدمش چیزکی در موردش نوشتم:
http://eternaltree.persianblog.ir/post/109/
پیشنهاد میکنم "تنها دو بار زندگی میکنیم" رو هم ببینی، البته اگه ندیدی.
یادمه متنی که نوشته بودی رو خوندم و اون موقع دلم میخواست ببینمش... حالا حتما این یکی رو هم میبینم، مرسی (-:
ارسال یک نظر