بعد از اون هر بار که با دوستهای غیر ایرونی می‌رفتیم استخر و سونا، بهشون یه دونه روشور میدادم، با همین تبلیغات و خب خودم هم سیر داغ پیاز داغش رو زیاد می‌کردم، پیلینگ طبیعی، محصول ایرونی که ...و همه هم راضیند و کلی بهم میگن که پوستشون چه نرمتر و بهتر از قبل شده!دیشب توی سونا دست هر کدوم از بچه‌ها یه دستکش توری بافت و یه سفید آب می‌‌بینم که همینطور که حرف میزدند مشغول برداشتن پوست‌های مرده بودند!
ولی خداییش خیلی بچه‌های گل و نجیبی اند که یکیشون هم تا به حال بهم نگفته خب اگر این محصول انقدر خوبه تو چرا خودت استفاده نمیکنی؟!!!!
-------------------
عکس‌از گوگل.
۱۱ نظر:
پروین خانوم این از روزهای پروین از شبهاش چه خبر؟
اول بگم آقا يا خانم گير سه پيچ چقدر بي جنبه هستي. كي ملت ما ميخواهند با فرهنگ بشن معلوم نيست
بعدش پروين بايد بهش همزمان كيسه را هم معرفي ميكردي تا سفيدآب كاربردي تر باشه
ضمنا لره كارخانه توليد سفيدآب ميزنه براي فروش بيشتر وسطش مغز گردو ميزاره
شبهاش...اگر قرار نباشه درس بخونه یا بمونه دانشگاه تا کاری رو تموم کنه، حتما خونه است و خوابیده،
((((-:
اتفاقا به اون نفر اولی کیسه هم دادم! ولی این بعدی‌ها خودشون روشش رو پیدا کردند، دستکش توری بافت!!!
{ایکون ناراحت}
یعنی چی ! من منظورم این بود که نوشته هاتون کل افکارتون رو در برمی گیره ولی عنوان وبلاگتون آدم رو به سمت حال و هوای وبلاگ دوستانی می بره که از محیط کار یا فراز و فرود های سرو کله زدن با دیگران یا دانشگاه و غیره داره
اصلا ولش کن
حالا هر چند ممکنه که دستکش توری لطیف تر از کیسه باشه ولی من از یه دکتری شنیدم که کیسه کشیدن تولید ناراحتی عصبی میکنه و خوب نیست.
بعدشم، پروین جان شما رفتی اونور از امکانات علمی پژوهشی بهترشون استفاده کنی، معرفت نیست که بیچاره ها رو با این چیزا برشون گردونی به ماقبل تاریخ. یه روز نبینیم که تو کبک به جای شاور همه برن تو خزینه ، جرب و جذام بگیرن یا به جای یخچال از آب انبار آب بخورن.
(-:
نه والله من چه کارم، آنها خودشون اول شروع کردند. تازه راضی هم هستند!
بعدشم یکی از همین بچه‌ها، دانشجوی پزشکیه و داره تخصص میگیره، بی سواد نسیتند به خدا!!!
راستش من خیلی مخالفم با سفیداب . علتش هم این نیست که یه چیز سنتیه و بدرد امروز نمیخوره یا اینکه از لحاظ بهداشتی ممکنه مضر باشه با این چیزایی که توش هست . علتش اینه که هم سم و سالهای ما یادشونه مادرای ماها چه پدری از ما و پوست ما در میاوردن با کیسه و سفیداب !
تصور کنین پوست یه بچه ی هشت نه ساله رو که زیر کیسه ی زبر و سفیداب له شده که دانه های ریزش هنوز کاملا نرم نشده با اون بوی چربی و چیزای دیگه و با اون فشاری که مادر بخاطر دلسوزی ی مادرانه میده تا بچه اش حسابی پاک و تمیز بشه ، چطور مثل لبو قرمز و برافروخته شده ...
آخ که همین حالا هم وقتی فکرش میکنم کمرم میسوزه !!
آخیییی الهی بگردم، شما حق دارین، تصورش هم میسوزونه... .
ولی این خانومها با لطافت از سفیداب استفاده میکنند، به خودشون آسیب نمی‌‌رسونند، اصلا!
چه پست پر نظري شد اين پست سفيدآب
(-:
ارسال یک نظر