روز اول ژوئیه (جولای) تو کبک، به روز اثاث کشی معروفه و همه جا به جاییها این روز انجام میشه. تو این جا به جا شدنها، بعضیا وسایل خونه شون رو عوض میکنند و قدیمیها رو میگذارند کنار خیابون که اگر کسی خواست، برداره وگرنه که ماشین شهرداری میاد میبره. گوشه کنار خیابون، پره از کارتونهای خالی، وسایل مستعمل، ظرف و ظروف شکسته، تلویزیون، مبل و ....
عموما شبها با یکی دو تا از دوستها میریم کافهای ، رستورانی، جایی که اینترنت هم باشه و اونجا درس میخونیم. اینجوری هم یک تنوعه، هم همدیگه رو میبینیم ، هم از وقتمون استفاده میکنیم و کارمون هم پیش میره.
امروز عصر از دانشگاه میرفتم خونه که وسایلم رو بردارم و برم «Star Cafe» با رضوان درس بخونیم. دم در خونه، جیهن رو دیدم که میخواست یک کاناپه ۳ نفره رو که کنار خیابون بود ببره تو آپارتمانش. از دلی خواسته بود بیاد کمک. من هم تشکچههای کاناپه رو بردم براش. به مکافاتی کاناپه به اون سنگینی و بزرگی رو آوردند طبقه چهارم. هن و هن کنان در کش و قوس وارد کردنش تو خونه بودند که سرایدار اومد بالا و گفت که این رو نمیتونید ببرید تو خونه، برش گردونید. هیچ دلیلی هم نیاورد جز اینکه گفت ممنوعه! قیافه بچهها اون لحظه دیدنی بود!!!
------------------------
عکس از: http://www.levisurbain.ca/images/1juillet.jpg
۲ نظر:
سلام پروين جان، اول اينكه عكسي كه اينجا گذاشتي نميدونم چرا نشون داده نميشه، بعدشم واقعا چرا سرايدار اجازه نداد، اونجا خوابگاه بود ياآپارتمان مبله؟ من آي دي مسنجرم ofogh1
هست ممنون ميشمااگه بتونم باهات صحبت كنم ضمن اينكه همينطوري هم از اطلاعات و تجربههات كه در وبلاگت منتشر ميكني استفاده ميكنم، خيلي متشكر
سلام افسانه جان،
فکر کنم به خاطر اینکه آپارتمان مبله هست، اجازه ناداشت بیاره توی. و جالب اینه که این کاناپه مال ۲ واحد کناری بوده که روز قبل رفته بودند. شاید اگر شب میبردند سرایدار متوجه نمیشد.
این ID یاهو است؟
ارسال یک نظر