بعضیا، حضورشون خیلی خوبه، سرشاره از حمایت و توجه. مهم نیست تیترشون چیه؛ پدر، برادر، همسر، دوست، دوست پسر، همکلاسی، هم دانشکده ای، همسایه، استاد،... انگاری این آدمها از همون ۱۵-۱۴ سالگی پرت میشند به دنیای مردونگی، بزرگ میشند، حامی میشند، توجه میکنند، انتظاری هم ندارند یا شاید دارند ولی به روت نمیارند! هر چی که هست حضورشون حتی اون لایههای زیرین زنانگی رو بیرون میکشه. و میتونه یک زن مستقل و قوی رو هم به یک پیشی ملوس و ناز نازی تبدیل کنه که به خودش کش و قوس میده و خور خور میکنه که نوازشش کنند.
۱ نظر:
حتي قويترين زنان هم نياز دارند و دوست ميدارند كه از حمايت مردي برخوردار شوند اين بخشي از احساس زنانگي است، يعني حضور همان سايه را ميطلبند
ارسال یک نظر