۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

خیلی‌ دیوونه‌ای...

خیلی‌ دیوونه‌ای که نمیدونی چه حس و حالی‌ داره گرفتن اون ایمیلهای نیم خطیت!!! اینکه، یکی‌ دو روز تحمل کنم ، میل نزنم حتی وقتی‌ دلتنگتم، روزی هزار بار میل باکسم رو رفرش کنم که شاید ایمیلی از تو باشه...آخه تو چه میدونی اینها رو که انقدر زود بهت بر میخوره و قهر میکنی‌ که چرا ایمیل نمی‌زنم، دیوونه....تو که نمیدونی که وقتی‌ وسط یک صحبت جدی یکهو یک چیز کوچیک رو بهونه میکنی‌ و ساعت ۴ بعد از ظهر میگی‌ «شبت به خیر»! و یا اینکه جوابم رو نمیدی، ... من رو میگذاری اینطرف با یک ذهن درگیر و یک روح آزرده که منتظر میمونم که بالاخره جواب اون ایمیل رو بدی که تو هم نمیدی... ولی‌ چیزی از این انتظار نمیگم، از خیلی‌ انتظار‌های دیگه هم حرفی‌ نمی‌زنم، حق رو بهت میدم و میگم حتما دلش نخواسته جواب بده، هر چند که بهم برخورده باشه! آخه تو چه میدونی اینها رو....ولی‌ تو اینطور نیستی‌، یعنی‌ میدونی چیه؟! خوبیه تو اینه که حتی اگر جوابی مطابق میلت نباشه سریع میگی‌، نمیگذاری تو دلت بمونه، بعدش هم شاید یادت بره چی‌ گفتی‌ چی‌ شنیدی....خیلی‌ دیوونه‌ای که اینها رو نمیفهمی...اصلا هم دیگه دوستت ندارم... ولی‌ هنوز نوشته‌هات رو و همیشه این ایمیلهای نیم خطیت رو دوست دارم، دیوونه ...

هیچ نظری موجود نیست: