مسئول کتابخونه ایمیل زده که یک کتاب اومده برامون راجع به ایران« Iran : le retour de la Perse » از اردوان امیر- اصلانی. میخواست که اگر میشه من و سمی کتاب رو ببینیم و نظرمون رو بدیم. بهش میگم نویسنده رو نمیشناسم ولی باشه حتما میخونم و تا هفته دیگه بهتون نظرم رو میدم. کتاب ۴۰۵ صفحه است. اومدم بیرون، به خودم میگم با این همه کار این ترم چرا قبول کردی. اونجا که باید بگی نه، میگی آره و بر عکس! والا بی عقل رو نمیکارند، خودش در میاد!!! در مورد نویسنده سرچ کردم، وکیله و ۳۰ ساله که فرانسه زندگی میکنه. هنوز نمیتونم نظر بدم ولی به نظر یک خورده مشکوکه . از وضعیت خانومها در ایران خیلی تعریف کرده!!! البته هنوز کتاب رو نخوندم، هر وقت خوندم نظرم رو در موردش میگم.
بین صحبت میگه به من بگو «تو»!! بهش میگم، سعی میکنم ولی واقعا «شما» خطاب کردن من به این دلیل نیست که شما رو غریبه یا خیلی مسن میبینم، این فرهنگ منه و با تمام تلاشی که کردم این چند سال هنوز با این مساله نتونستم خودم رو تطبیق بدم. قبول میکنه، میگه هر جور که راحتی!!
تو کبک، همه رو با اسم کوچیک و «تو- تویی» خطاب میکنند. اوایل که من اصلا گیج بودم ...خیلی سخت بود پذیرفتنش برام وقتی سر کلاس بچهها نشسته سر جاشون استاد رو به اسم کوچیک صدا میکردند یا «تو» خطاب میکردند و حرف میزدن. چند بار سر کلاس وقتی استاد وارد میشد من بلند میشدم، همه حتی خود استاد با تعجب نگاه میکردند. وقتی استاد میومد دفترم، من حتما جلو پاش بلند میشدم و صندلی میگذاشتم ، استاد با تعجب نگام میکرد. هنوز نمیتونم وقتی با رئیس دانشگاه یا اساتید صحبت میکنم، با اسم کوچیک یا تو خطابشون کنم. بارها بین صحبت میگن «Tu» پروین «Tu»!!! سالهای قبل میگفتم چرا اینها وسط حرف من میگن «همه» (tout=همه)!!!! وقتی «شما» خطاب میکنی، در واقع آنها رو غریبه حساب میکنید یا پیر یا ...!!! درست بر عکس ایران.
چند ماهی بود که میشناختمش، سوپروایزر پروژه یی بود که روش کار میکردم، همیشه به اسم فامیلش خطابش میکردم «مسیو...». یک روز دعوتم کرد بیرون، اواسط راه گفت: میتونم یک درخواست کنم، قلبم ریخت... به رو خودم نیاوردم، گفت میشه خواهش کنم من رو به اسم کوچیک صدا کنی!!! طرف دکترا داره ، سالها استاد دانشگاه بوده، الان تو وزارتخونه کاره ایه، سنش هم بالاست. بهش گفتم سعی میکنم ولی دیگه نخواه «تو» خطابت کنم.
چون واقعا محترمانه نیست به کسی که انقدر میشناسیدش مثل رییستون، استادتون،...پرسنل دانشگاه یا محل کارتون حتی مسن بگید «شما» یا به فامیلی صدا کنید. یا بگید مثلا «آقای یا خانم دکتر...». سه - چهارماه طول کشید تا بتونم مونیک رو به اسم کوچیک صدا کنم ولی هنوز «شما» خطابش میکنم. من هنوز با این مساله خیلی جا نیفتادم، خودم فکر میکنم احترام میگذارم ولی در واقع اصلا احترام نیست که شاید بی احترامی هم باشه. خنگ نیستم... ولی آخه چطوری به یک آدم مسن، یا استاد راهنما، یا رئیس دانشگاه بگم «تو» یا مثلا بگم «allô Yves»!!!
به مناسبت تولدش از طرف خونوادش و دوستاش براش بسته پستی، نامه و کارت اومده با خوشحالی نشونم میده، میگم خوب باز کن ببینیم چیه، میگه نه... باید روز تولدم باز کنم!!! میگم طاقت میاری تا دو هفته دیگه هر روز اینها رو ببینی و نخوای بدونی توش چیه؟!!! یعنی کنجکاو هم نیستی؟!!! میگه: هدیه تولد رو باید همون روز تولد باز کرد!!!!
۱ نظر:
خوشم اومد از این نوشتت! مشکل مشترکی داریم گرچه در مورد من یکم فرق میکنه. من هم هنوز که هنوزه به افرادی که اگه تو ایران بودم "شما" خطابشون میکردم، اینجا هم "vous" میگم مگر این که شخص خودش بخواد که "tu" خطابش کنم. ولی با اسم کوچیک گفتن مشکلی ندارم. جالبه که گاهی بعضی افراد، انگار زیاد هم بدشون نمیاد "شما" خطابشون کنیم!
ارسال یک نظر