۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

۸ مارس، روز زن!

زنگ زده که بریم برای مراسم روز زن. میگم چون کلاس دارم برنامه تو سالن رو نمیتونم بیام، ولی‌ راهپیمایی رو میام. دلم میخواست بدونم که زنها، تو این مملکت آزاد که حقشون بیش از مردهاست و قانون حامیشونه، چی‌ میخوان بگن! اینجا که، یک زن در برابر خشونت همسر، سرپرستی فرزند، حق ازدواج و طلاق، بی‌ عدالتی صاحب کار، تجاوز به حریم شخصیش توسط دیگران، و ... به قانون پناه میبره و قانون هم حمایتش میکنه ، با راهپیماییش چی‌ میخواد بگه!!!
محل راهپیمایی نزدیک دانشگاه من بود، ساعت ۶ اومد و با هم رفتیم. صدای راهپیمایی کننده ها، روزهای عاشورا و دسته‌های سینه زنی‌ رو یادآوری میکرد! خانومها و آقایوون زیادی اومده بودند، سرخپوستها هم بودند. شعارها راجع به خشونت علیه زنان، حقوق زنهای مهاجر، برابری حقوق برای زنهای سرپرست خانواده، زنهای تنها، حقوق سرخپوستها و ...بود. حضور پلیس برای حفاظت از راهپیمایی کننده ها، کاملا مشهود بود - چیزی که برای ما غریبه! رو می‌کنیم به هم و میگیم، می‌شه یک روز هم ما تو کشورمون با حمایت پلیس برای گرفتن حقوق قانونیمون راهپیمایی کنیم. شاید اون روز بیاد، شاید هم در حد یک آرزو بمونه!

هیچ وقت نگاه جنسیتی نداشتم ، دسته بندی مردها - زنها نمیکنم، همیشه میگم آدمها. معتقدم آدمها حقوق انسانی‌ برابر دارند. تفاوت فیزیولوژی، خودش کلی‌ تفاوت میاره و همین باعث عکس الملهای متفاوت در برابر مسائل مختلف میشه. نگاه فمینیستی ندارم ، شاید چون اصلا نمیدونم فمینیسم چیه ؟! فقط رفتار و برخورد خانومهایی که ادعای فمینیستی داشتند رو دیدم و نپسندیدم. فمینیستهایی که من دیدم یا ضد مرد بودند یا خیلی‌ سلطه جو، آدم منصف توشون کم دیدم! تو جوامعی، مثل جامعه ما که مذهب یا سنت حاکمه، حقوق زنها در نظر گرفته نمی‌شه و گاهی‌ هم در حقشون ظلم میشه. در این جوامع فقط زنها بدبخت نیستند، مردها هم خوشبخت نیستند. این آموزش همگانی و غلطه که به مرد حق هر کاری رو میده و حق همون کار رو از زن سلب میکنه. وقتی‌ به پدر یاد برادری این حق رو میده که به نام غیرت و ناموس پرستی‌ دختر یا خواهرش رو از بین ببره و به این کار افتخار کنه، در واقع به صورت طبیعی و فطری اون رو از انسانیت دور میکنه. به جای اینکه دلش جای مهر و عشق باشه محلی می‌شه برای کینه. دل پر کینه هیچ وقت نمیتونه زیبائی زندگی‌ رو درک کنه و لذت ببره! و خیلی‌ مثال‌های دیگه ...که در این مورد حرف خیلی‌ زیاده...و من هم الان خیلی‌ خسته‌ام و نمیتونم بنویسم...

هیچ نظری موجود نیست: