۱۳۹۲ بهمن ۲۶, شنبه

شنبه عصر قرار بود بریم کتابخونه Gabriel Roi و کتابی که گفته بود رو بگیریم و بعد بریم  Brulerie St-Roch و بخونیم. که زد Le Clap فیلمِ گرگهایِ خیابانِ وال ستریت رو گذاشته، می‌خوای ببینیش؟! فقط فیلم ۲۰:۵۵ شروع میشه و ۳ ساعت هم طول می‌‌کشه، دیرت نمیشه؟  استقبال کردم و گفتم نه، بهار هم اینجا بود با هم رفتیم. 

فیلم تو یکی‌ از سالن کوچیک‌ها نمایش داده میشد و ما هم ردیف اول بودیم، به شوخی‌ رو به بهار گفتم بد نیست حداقل وقتی‌ لئوناردو داره کسی‌ رو می‌بوسه، انگار که ماییم اینجوری.... به جایِ بوسه‌ لئوناردو، باسنِ گرد و بزرگِ خانومه تو صورتِ ما بود که لئوناردو روش کوکائین می‌کشید و ....  من نفهمیدم به چه چیزی از این فیلم اسکار می‌دند؟! یا هوار می‌کشیدند، یا یه مشت زنِ لخت و عور می‌دویدند تو صحنه و  اه اه اه .... به نظرم، حتی پورن هم نبود ... آخه سوژه چی‌ بود؟!!!  حتما سینما شناس‌ها میدونند، به هر حال من نگاهِ یه آدمِ عادیِ فیلم بین رو دارم، همین...

اونجا که در جوابِ اعتراضِ پدرش به هزینه روسپی‌ها داشت از تنِ تمیزِ بی‌مو حتی لیزر کرده‌شون می‌گفت که نمیشه ازشون گذشت!!! به بهار گفتم برایِ اینجاییها، این کارِ هالیوودیهاشون و این کاره هاشونه نه همه زنها.... به جایِ مسخره و نقدِ حجاب و محدودیتِ زنهایِ ایران، خودشون رو مسخره کنند که یک اپیلاسیون نمیکنند و تو استخر و سونا که میری حالت به هم میخوره نگاشون کنی‌؟! والله ...


 قبلاًها خانم برادر دومی‌ میگفت: روزهایی که می‌بینی‌ کانالِ انیمال هم قفل شده، میفهمی شبِ قبلش پروین جون خوابش نبرده و نشسته پایِ تلویزیون و تو بالا پایین کردنِ کانالها، حتما اینجا هم یه تبلیغِ سکسی‌ داشته و اون هم سریع قفل کرده! یاوقتی‌ با "م"، "آ" و "ف‌‌‌"  فیلمی، تلویزیونی چیزی می‌‌دیدیم، همین که زن و مرده به هم نزدیک می‌شدند، "م" و "ف‌‌‌" می‌خندیدند و می‌گفتند که : پروین، قالی چند تا گًل داره؟
من به خودم قبل از فیلم گفته بودم از این اداها در نمی‌آری مثلِ یه آدمِ متمدن اگر صحنه‌ای هم بود نگاه میکنی‌. آخه دیدنِ صحنه رختخواب و هیجاناتِ عملیاتِ آدمهایِ دیگه چه جذابیتی میتونه داشته باشه؟!! صحنه رمانتیک و عاشقونه و لطیفی که نیست...  حالا، نمی‌شد سرم رو هم بچرخونم!

تو راهِ برگشت، بهار غر میزنه... مخصوصا که فقط خودمون نبودیم و خب رودرواسی داشت. من هم خودم حرصم دراومده بود، مثلِ همه وقتهایِ اینجوری شروع کردم به کرجی حرف زدن که : این‌همه راه میا‌‌نِ این هوایِ سردِ یخبندان بشبویم کینِ لخت لئوناردو رو بینیم و وگردیم، حالا اگه اونه هم بدلی نباشه!!! بهار مونده بود که چی‌ میگی‌؟!!! به چه زبانی‌؟!!

هیچ نظری موجود نیست: