۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه

 Umiujaqهستم
گرم، خیلی‌ گرم
داغ و شرجی
پشه‌ فراوون
کرمِ تلخِ ضدِ پشه‌
 کاسکت و توری سیاهِ محافظ صورت
کار، کار و کار
امروز منطقه BGR

گرمایش زمین
ذوب شدنِ یخچالهایِ طبیعی
آب‌باریکه‌هایِ دو سالِ گذشته
نهرهایِ سالِ پیش
رودخونه‌هایِ امسال
مردابها و دریاچه‌هایِ سالهایِ آینده
کسی‌ چه میدونه شاید هم پلاژ‌هایِ سالهایِ آتی

دخترهایِ مهربون و شاد
غروب، شنا تو خلیجِ هودسن
آب سرد و شور، خیلی‌
 روزگار عالی‌
حالم عالیتر

اینترنت و اخبار ایران
 خبر زلزله
دلم لرزید، بد
هوا سنگین شد
خدایِ من

دورِ میز تو آشپزخونه نشستیم
کنفرانسِ تلفنی،
مونیک، میشل (پرفسور از دانشگاه لاوال) و یک فیلم‌بردار و گزارشگر از کانال تلویزیونی رادیو کانادا
اون طرفِ خط، والویک (رئیسِ مرکزِ مطالعات و تحقیقاتِ مناطقِ شمالی‌-CEN) و دُنی از مرکز
من در فکرِ زلزلهِ ایران
چه تمرکزی به سوژه موردِ بحث و ...

پ.س.۱. کلمه‌ها تو سرم وول میخورند و خودشون میان که نوشته بشند، از این روزها که هر روزش یه جوره و عالی‌، از آدمهای جدید و رنگ‌وارنگ، از جاهای بکر و قشنگی که می‌بینم و....حیف که فعلا وقتِ نوشتن ندارم، شاید بعدها

پ.س۲. عکس‌هایِ دوم و چهارم رو از پنجره هلی‌کوپتر گرفتم، وقتی‌ به سمتِ منطقه BGR می‌رفتیم