مسیرِ اول،
از رویِ این ٔپلِ بلند رویِ آبشار گذشتیم و با راکت مسیر پر پیچ و خم، سرازیری، سربالایی رو طی کردیم و رفتیم پایین و پای آبشار،

در عکس زیرِ اون ٔپلِ بلند، رود بزرگِ سنت لوران هست که تماما یخ زده.



تو این عکس، تمامِ منطقه برفیِ دیده شده،این مسیر رود یخزده است

رنگین کمانِ زیبا،


اینجا هم یخنوردی میکردند، مثلِ سنگنوردی ولی رویِ دیواره یخی!


و دوباره برگشتیم بالا، از ٔپل عبور کردیم و ابتدایِ مسیرِ دوم،
رفت تو جنگل،

و برگشت از کنارِ رود


امروز،مدام با این جمله دایی هوشنگِ سُمی بازی کردیم که: طولِ زندگی دستِ خودت نیست، عرضش که دستِ خودته! از جمله اینکه، به بچهها میگفتم، هر جا سطحِ یخزده رود زیرِ پایِ من شکست و من فرو رفتم، شما برید و فقط به عنوان آخرین افرادی که تو این لحظات با من بودید به خونوادهام بگید که: من عاشقِ زندگی و زندگی کردن بودم، از عرضِ زندگیم راضیم، دیگه طولش فدایِ کیفیتِ عرضش شد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر