۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

احمق رو که نمیکارند!

همسایه بالایی بوتیک یه زوجِ مسنِ آمریکایی هستند، مردِ قد‌بلند و آروم و خانومه قد کوتاه و بسیار متکبر و با ظاهرِ کمی‌ عجیب غریب. از یه لوسترِ نقره-کارِ هفت- لاله پر نقش و نگارِ ایرونی‌ خوششون اومده، دیشب بیشتر از یک‌ساعتُ نیم با "دوید" حرف زدند،در موردِ جنسش، اندازش، وزن، طرح و نقش و نگار لاله‌ها پرسیدند، حرف زدند، متر کردند، اوه.....و خلاصه سفارش دادند که استفان براشون آماده کنه که بیان ببرند. امروز از صبح تا عصر دو بار با هم اومدند "دوید" رو ببینند، که بر حسبِ اتفاق همون لحظه‌ها بیرون بود، خلاصه تو آخرین ساعتهایِ روز آقاهه تنها اومد و دوید هم بود، با کلی‌ معذرت خواهی بهش گفت که: ما پشیمون شدیم از خریدِ این لوستری که خیلی‌ دوستش داریم، با اینکه همه چیش خوبه، اندازش مناسبه سالنِ ماست، مشکلی‌ با قیمتش نداریم، کارش رو دوست داریم، یه جنسِ آنتیکه ولی‌ نمیخریم، برای اینکه ما آمریکایی هستیم و این لوستر ایرانیه و ما اگر این رو بخریم با این کارمون به ایران کمک کردیم!!!

هیچ نظری موجود نیست: