مثلِ هم لباس پوشیدند، معمولا زوجهای همجنسگرا اینطورند، یا اونهایی که من دیدم که کم هم نبودند اینجوریند، یکیشون خیلی ناز داره، تند تند راه میره، بینِ آنتیکها میچرخه، میگه برای دکوراسیون خونه جدیدشون تو مونترال چیزهای جدید میخواد، انتخاب میکنه، میزهای طرحِ ایتالیائی کارِ ایران، آینهشمعدون عتیقه نقرهکار ایرونی، چراغهای کارِ دستِ ترک، فرش دستبافِ ایرونی، سرامیکهای کارِ دست ترک، و... مثلِ همه زوجهای دیگه (معمولی) نظرِ پارتنرش رو راجع به انتخاباش میپرسه و در صورتِ مخالفت میگذره ازشون! سریع انتخاب میکنند دو تا چراغِ پایه دارِ کارِ ترک، تو این فاصله که سفارش بده، نفرِ دوم (آقاهه) یه آویزِ نظرچشم برمیداره. دم صندوق، با ناز کارتش رو میده برای حساب دوهزار و خردهای برای دو تا چراغِ پایه دار، و پارتنرش جداگانه ۳۵$ میده برای آویز!
به استفان میگم اینها که با همند، ۳۵$ در مقابلِ دوهزار و خردهای دلار که چیزی نمیشه، چرا این یکی حساب نکرد هر دوش رو؟ میگه: اینجا کبکه، هر کی هزینههای خودش رو خودش میده، چون وقتی جدا میشند هم همه چیز نصف میشه و هر کدوم هم وسایلِ خودش رو میبره!
جالب اینه که هیچ چیزی رو بدون نظرِ همدیگه انتخاب نمیکنند، اگر خانوم چیزی رو انتخاب کنه و آقا نپسنده، بحث نمیکنند، نمیخرند هر چند که خودِ خانومه قراره حساب کنه ولی اگر هر دو موافق باشند اونی که انتخاب کرده پولش رو خودش میده!
۲ نظر:
بازم هم بابا دم هر چی ایرونی گرم
نه بابا اینها هم مدلِ ایرونی دارند که همونجا اگر خانومشون از چیزی خوشش اومده باشه یواشکی حساب میکنند که سورپرایزش کنند که من عاشقِ این کارشونم (-:
ارسال یک نظر