۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

نیمه خالی، نیمه پر ‌...

موبایلش زنگ میخوره، چند دقیقه با یک خانومی حرف میزنه، صدای موبایل بلنده. بعد از قطع تماس میگه: ببخشید که بلند حرف زدم، مزاحمت شدم، مامانم زنگ زده بود. میگم : نه اصلا، مزاحمتی نبود، خب چرا بیشتر حرف نزدی؟! جواب میده که نه، الان وقت کاره و مامان از خونه زنگ زده بود، منظورش کشورشه. می‌پرسم از کجا اومدی؟ با تعجب میگه " ساحل عاج" یعنی‌ تو هنوز نمیدونی؟ میگم خب نه، نپرسیدم هیچ وقت... فکر می‌کردم شاید خوشت نیاد راجع به زندگی شخصیت بپرسم. میگه خب چرا برعکسش فکر نکردی؟! فکر نکردی شاید خوشحال بشم که بپرسی‌ !!!

راست میگفت... راستی‌ چرا؟!!!

۴ نظر:

Unknown گفت...

برای اینکه بیشتر افراد دوست ندارن راجع به زندگی‌ شخصیشون سوال بشه. اینه که معمولاً فرض رو بر این میگیریم که نباید سوالی بشه مگر اینکه اون شخص خودش تمایل به باز کردن صحبت نشون بده. راستش این فرد اولین نفریست که میبینم عکس فرض رو میگه! به هر حال، تفاوت سلیقه‌ها و انتظار‌ها همیشه جالبه برام!

گرچه تو دنیای امروز، ملیت افراد خیلی‌ هم خصوصی نیست چون بعد از اینکه یک مدت تو یه جامعه چند ملیتی زندگی‌ میکنی‌ تقریبا از چهره و صحبت کردن افراد می‌شه ملیتش رو حدس زد. ولی‌ به تکرار شنیدن این سوال ممکنه به فرد این حس رو بده که: خیلی‌ مشخصه که متفاوتی!

روزهای پروین گفت...

حق با توئه آتوسا جون، هر آدمی‌ خط قرمز خودش رو داره و من هم دلم نمیخواد به حریم خصوصی‌ کسی‌ وارد بشم، خب به همین دلیل هم نپرسیده بودم و هم اینکه دونستنش خیلی‌ مهم نبود. اون چه که مهمه ملیّت نیست، شخصیت یک آدمه!

ولی‌ به خاطر رنگ پوستش (سیاه) معلوم بود که کبکی نیست و آفریقاییه .

Unknown گفت...

با‌هات موافقم پروین جون. دقیقا منظورم همین بود. خوب تو هم طبیعتأ فرض رو گذاشتی بر اینکه سوال خصوصی ازش نپرسی. چیزی که برام جالب بود این تفاوت انتظارت افراد بود. اینی که کسی‌ از زندگیش پرسیدن خوشحالش کنه، نمیدونم شاید دلیلش اینه که به اون فرد در برابر مخاطبش احساس صمیمیت میده. به هر حال زندگی‌ رو همین تفاوتها جذاب تر میکنه.

پست جالبی‌ بود. در مورد سوال "از کدوم کشور اومدی" می‌شه صد‌ها صفحه خاطره نوشت! :)))

روزهای پروین گفت...

آره برخوردش متفاوت بوده شاید انتظار رابطه نزدیکتری رو داره.

این سالها... صدها خاطره دارم از این سؤال "از کدوم کشور اومدی" ؟

کم کم مینویسمشون!