۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

حریم خصوصی‌!

برای ما ایرانیها حریم خصوصی‌ مفهومی‌ نداره، ربطی‌ به جنسیت و مدت زمانی‌ که بیرون از ایران زندگی‌ می‌کنیم هم نداره! خوشمون میاد سرک بکشیم تو زندگی‌ دیگرون. اگر چیزی دستگیرمون شد که فبها وگرنه خودمون حدس و گمان می‌زنیم و خیلی‌ مطمئن اون رو پخش می‌کنیم. مهم نیست با اینکارمون به کسی‌ ضربه می‌زنیم یا نه. با آبروی کسی‌ بازی می‌کنیم یا نه. مهم اینه که تو یک جمع حرف داشته باشیم برای زدن، و چه حرفی‌ مهمتر از گفتن راجع به کسی‌ که در اون جمع نیست. توی دوستیهامون هم باید زیره و زردچوبه هم دیگه رو همون اول بفهمیم، وگرنه که بهش دوستی‌ نمیگند!!!
جامعه ایرانی کبک خیلی‌ بزرگ نیست. اکثرا دانشجوهایی هستند که برای ادامه تحصیل در مقاطع فوق لیسانس و دکترا اومدند. یا اساتید و کارمندانی که بعد از اتمام تحصیل اینجا موندگار شدند. از نظر شرایط اجتماعی تفاوت زیادی بینشون نیست. تفاوت در فرهنگ ، تربیت و اصالت خونوادگیه که این خودش بزرگترین سطح اختلاف رو ایجاد میکنه. تفریح اکثر این خانومها و آقایون نقض حریم خصوصی‌ دیگران، حرف زدن در موردشون و قضاوت کردنشونه.
اگر کسی‌ سرش تو زندگی‌ خودشه ، به کسی‌ کاری نداره، شاده و پر انرژی ، راضی‌ از زندگیشه، غر نمیزنه از زندگی‌ در غربت، از تنهایی نمی‌‌ناله، دامنه دوستیش وسیعه، در ارتباطاتش ملیت، زبان و مذهب محدودیتی براش ایجاد نمیکنه، فقط از خوبیهای زندگی‌ حرف میزنه، حس قشنگی‌ داره به زندگی‌، نگران گذر عمر و زمان نیست...در یک کلام نمیفهمیمش، میشه علامت سؤال!
تو هر مهمونی و جمعی سعی‌ می‌کنیم یک سرکی بکشیم به زندگی‌ خصوصیش ، اگر چیزی نفهمیدیم، با توجه به ذهنیت خودمون نتیجه میگیریم، براش گذشته نا‌ موفق میسازیم، شکست عشقی‌،... و هزاران اگر وامای دیگه. خلاصه گاهی‌ هنوز چند روز از یک دور هم نشستن مثلا دوستانه نگذشته که یک چیزایی‌ راجع به خودت میشنوی که اگر شاخ درنیاری نکردی کاری!!!
در ارتباط با کبکیها، حفظ حریم شخصی‌ اولین اصل یک رابطه است، حالا میخواد این رابطه یک دوستی‌ ساده باشه یا یک رابطه خاص. ۵ ساله با طرف رفت و آمد داری، به تموم کس و کارش معرفیت کرده، هنوز نمیدونه تو تنهایی یا کسی‌ تو زندگیت هست! چه کار میکنی‌ تو زندگی‌! هر بار هم هم دیگه رو می‌بینید کلی‌ حرف میزنید، راجع به فرهنگ، سبک زندگی‌، آشپزی و غذاهای ایرانی، زبان، تاریخ،... ذوق میکنند که با یک ملیت دیگه دارند آشنا میشند. میگردند تو فک و فامیلشون ببینند چی‌ پیدا میکنند که بتونند بهت بگن که کمی‌ نسبت به کشورت آشنائی دارند، قبلا چیزایی‌ به گوششون خورده. یادم میاد یک بار در محل کار سابقم به یک کبکی گفتم ایرانیم، دفعه بعد که من رو دید، صدام کرد و گفت هی‌ پروین، دوست پسر مادربزرگم وقتی‌ خیلی‌ جوون بود مصری بوده، اون موقع که خواهر شاه مصر ملکه ایران بوده (فوزیه)!!! مادر بزرگم تصویر خوبی‌ نسبت به ایران داره!!!
اون چه که یک رابطه رو حفظ میکنه حفظ همین حرمت هاست نه داشتن ملیت و فرهنگ مشابه . گاهی‌ نمیدونیم با این حرفامون چطور دل یک آدم رو میشکنیم و اشکش رو درمیاریم، شاید هیچ وقت اشکش رو نبینیم ولی‌ وقتی‌ دل میشکنه اشک سرازیر میشه منتظر اجازه نمیمونه! این خیلی‌ مهمه که بدونیم هر کاری که بکنیم نتیجه‌اش به خودمون برمیگرده. از طبیعت یاد بگیریم که بزرگترین معلمه؛ اگر شبدر بکاری ریحان نمیچینی!
خیلی‌ دلم گرفته، خیلی‌....

هیچ نظری موجود نیست: