.
خبر کوتاه بود، اعدام شدند!
.
اردیبهشت که میرسه، ارغوان ها که شروع به دلبری میکنند، سردرگمی و کلافگی ما شروع میشه. تا میرسیم به شب و عصر ۳۱ اردیبهشت. لحظهای که بیژن برای همیشه رفت، با تنی پر از آثار شکنجه ، با دو شصت پایی که ناخنهای کشیدهشدهشون فرصت رشد پیدا نکردند.
از ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۲ تا امروز، ۴۰ سال گذشته، و ما در تمام این سالها لحظهای بدون یاد و یادآوری خاطرات زندگی کوتاه بیژن، نگذروندبم. در گذر این سالها، شاهد زندگی و گاهی تغییر رنگ و ظاهر آدمهایی بودیم که سبب همه این اتفاقات برای بیژن بودند، و کسانی که همه تلاششون رو کردند که بیژن تیربارون بشه، بارها تا پای جوخه هم بردند.
این شش ماه گذشته، با هر اتفاقی، کشتاری، شکنجه و زندانی، آزار خونوادهها ،من همه این لحظهها رو دوباره زندگی کردم، درد کشیدم، مچاله شد قلبم و تا صبح نخوابیدم و اشک ریختم. دیدن عکس پدرومادر حسین رونقی روبروی اوین، روزهای ملاقات بیژن،مقابل زندان ایستادن عزیزپوران و آقاجون، از نیمهشبهای برفی زمستون تا روزهای داغ تابستان رو زنده کرد برام، شبهای انتظار اعدام این بیگناهان و اعدامهای فیک ، شبهایی که آقاجون سیگار به دست راست و دست چپ به پنجره خونه بالا «دنیای زندونی دیواره.» یا « ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد» رو میخوند
.
صبح امروز، خبر اعدام این سه بیگناه، من رو دوباره شکست. ۴۰ ساله مامان میگه در روی یه پاشنه نمیمونه مادر و با صبوری و گذشت با داغ دلش منتظره.
برادران م. رو بارها پنجشنبهها سر خاک بیژن دیدم که فاتحه میخونند، بالاخره یه روز ازشون میپرسم، از اونی که بازجوی بیژن بود، از آقای قاضی، از دوست آقای رئیسجمهور وقتی دادستان کرج بود که چرا؟!
میپرسم که بیژن رو به یاد میارید آیا؟ همون جوون خوش چشم وابرو، خوش قدوبالا، ورزشکار و سربهزیر، همون که به بزرگ و کوچیک و پیر وجوون سلام میکرد و به احترام دست به سینه میگذاشت، همون که وقتی رفت خیلی از افراد مستحق، دارو و دکتر و درمان رایگانشون رفت، همون که وقتی رفت، دیگه شبانه در خیلی از خونهها آذوقه و وسیله زندگی نرفت، همون که وقتی رفت، روح زندگی ما هم رفت... بیژن رو آیا به خاطر دارید؟
این سالها، تو هر مجلس ومحفلی، میومدید کنار آقاجون و ابراز احترام و ارادت، میدونستید که چقدر آقاجون رو به هم میریختید؟
۴۰ سال گذشته ،زمین نه برای شما گرد بوده که با آدم فروشی و از بین بردن آینده و زندگی جوونهای محل ، پلههای ترقی رو بالا رفتید، و نه برای مردان و رهبران شما و همه این قاتلان و عاملان کشتارهای این سالها.....
ننگ بر شما
.
بیژن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر