۱۳۹۳ اسفند ۱۷, یکشنبه

امروز صبح بعد از خوردن صبحانه با خونه تماس گرفتم که ضمنِ تبریک این روز به مامان از آقاجون تشکر کنم که به خاطر برخوردها و باورش با ما، یاد گرفتم همیشه به خودم و جنسیتم مفتخر باشم. با اعتمادِ به نفس زندگی‌ کنم و هیچ محدودیت جنسیتی رو به بازی نگیرم، حتی محدودیتهای اجتماعی و تبعیضِ جنسیتی شدیدِ سالهایِ شصت که درش بزرگ شدم. 
بهشون میگم: مرسی‌ از اینکه همه جسارت و کله شقیِ من رو با درک و دانش حمایت کردید چه اون موقع که دختر بچه تخس و حاضر جوابی بودم که زیر بارِ حرفِ زور هیچ کس نمیرفت، تو اون سبک زندگی‌ِ طایفه‌گی‌ ما که همیشه عموجون بزرگه "زلِ گرگ" خطابم میکرد، و شما حتی نگاهت به اخم نمینشست که معتقد بودید " بچه باید حرفش رو بزنه! حقِ اعتراض و گفتنِ حرفِ مخالف رو به همه میدادید، بچه، بزرگ، دختر، پسر.... و چه سالهایِ جوونی‌ و دوستیها و ارتباطات، سفر، کوه، جشنواره تئاتر و سینما که گاهی‌ وقتی‌ می‌رسیدم خونه، پاسی از نیمه شب گذشته بود و شما، تنها فردِ بیدارِ خونه، سیگارِ روشنی بینِ دو انگشت یا کتابی میخوندین کنارِ پنجره رو به باغ یا سرتون رو به آبیاری گلی‌ گرم میکردین، بدونِ اینکه از نگرانی که تا اون موقع بیدار نگهتون داشته بود حرفی‌ بزنین، گوش میکردین به حرفهام که معمولاً با خنده از ترس و هولِ راننده‌هایی‌ می‌گفتم که تو فاصله میدونِ کرج تا باغ رو چطور تو سکوت میومدند و هنوز من سر پُل از ماشین کاملا پیاده نشده و درِ ماشین رو پشت سرم نبسته رفته بودند، حتی انقدر کنجکاوی نمی‌کردند که این دخترِ جوون کجا میره این وقتِ شب و تو کدوم باغ ‌گم میشه؟! 
همیشه از نوجوونی به بعد "شیر زن" خطابم کردید حتی نه به رسمِ معمول که بارها می‌شنیدم "مرد"! یک بار بهونه‌ نکردید جامعه ناامن رو که نکنم اون چه رو که میخواستم و نَرَم راهی‌ رو که فکر می‌کردم باید برم، همش حمایت آگاهانه بود و محبت و باور.....
بهشون گفتم: ممنونم برای اینکه با برخورداتون یادمون دادین که به خودمون باور و اعتماد داشته باشیم، خودمون رو با کسی‌ حتی خواهر و برادر مقایسه نکنیم، اینکه تا به امروز یک لحظه هم حتی در زندگی‌ از زن بودن متاسف نبودم و آرزو نکردم که کاش پسر باشم، منی‌ که در جامعه پر از تبعیضِ جنسیتی و محدودیت مذهبی‌ بزرگ شدم و شکل گرفتم!

هشتم مارس، روزِ جهانی‌ِ زن، به تمامی زنان و مردان مبارک!

۱ نظر:

سعید گفت...

گفتنش آسونه، اما در عمل یاد دادنِ فکر کردنِ درست به بچه ها به جای امر و نهی کردن، کارِ بسیار سختی هست. باید به پدر و مادرهایی که راه دشوارتر رو انتخاب کردن و اینطور بچه هاشون رو تربیت کردن، تبریک گفت.